براي اطلاع از آپيدت شدن وب سایت در خبرنامه وب سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
برای برقراری ارتباط و پاسخ به سوالات در رابطه با آموزش های آنلاین کاراته میتوانید در لینک تماس با ما
و نظر سنجی و ایمل مدیریت وب سایت تماس حاصل فرمائید کمتر از 24 ساعت
پاسخگو خواهیم بود .
و یا با شماره تلفن "09910530527 " برای برقراری ارتباط از پیام رسان های تلگرام ، واتساپ ، ایتا تماس حاصل فرمائید.||||||||||||||||||||||
《《《 برای آموزش و تمرین به صورت حضوري و تخصصی به باشگاه بزرگ استقلال کاراته قم با حضور مربیان سرشناس شیهان جناب آقای سید علی خلیلی مراجعه فرمائید.》》》
با تشکر .
مدیر و نویسنده وب سایت جناب آقای : سیدعرفان حسین نیا [ SEYYED ERFAN HUSSEIN NIA ]
داستانهايی راجع به ماتسومورا دو داستان مردم پسند و مشهور در مورد ماتسومورا وجود دارد که سياست او را در شکست دادن دشمن با تهديد و تخريب روحيه حتی قبل از مبارزه بیان میکند، اولين داستان زمانی است که ماتسومورا با يک گاو جنگيد. شوتای "پادشاه اُکیناوا" اين گاو را از امپراتور ژاپن گرفته بود. پادشاه تصميم گرفت که ماتسومورا را در مقابل آن گاو قرار دهد. ماتسومورا وقت را تلف نکرد، به ديدن کسی که از آن گاو نگهداری میکرد رفت. او هر روز زره خود را میپوشيد و به ديدن آن گاو رفته و آن را عذاب میداد تا اينکه آن گاو از او ترسيد و خوب فهميد که او کيست! نهايتا روزی فرا رسيد که ماتسومورا میبایست با آن گاو مبارزه میکرد، آنها گاو را به ميدان مبارزه فرستادند و بعد ماتسومورا رفت تا با گاو بجنگد، گاو بلافاصله با دیدن وی ترسيد و فرار کرد و به خاطر همين، پادشاه به او لقب "بوشی" داد. ("بوشی" به معنای جنگجو و سامورايی است). و داستانی هم قديمی راجع به چشمان ماتسومورا وجود دارد. يک صنعتگر لولهساز و رزمی کار، ماتسومورا را به مبارزه فرا خواند. اين مرد به ماتسومورا گفت که برای مبارزه وی را در محل و ساعت معين و مشخصی در صبح زود ملاقات خواهد کرد. او تصميم گرفت زودتر از ماتسومورا به آن مکان رفته تا زمين آنجا را امتحان کند و با پيش بردن سياست و ترفندش نتيجه خوبی را کسب کند، بر خلاف تصور او، ماتسومورا زودتر از او در آنجا حاضر شده بود، او قبلا فکر حريف را خوانده بود، بنابراين وقتی آنها شروع به مبارزه کردند، او ناگهان چشمان ماتسومورا که نگاهی مرگبار در آنها موج میزد را ديد و ترسيد و روحيه خود را از دست داد. او در همان لحظه روی زمين افتاد و شروع به گريه کردن کرد، ماتسومورا به او گفت که تنها نقشه او پيروز شد و او را شکست داد. رفتار ماتسومورا مثل رفتار يک سامورائی بود و اين پذيرش راسخانه مرگ بود، همانطور که موساشی گفته بود. شخص ديگری که ماتسومورا با او تبادل اطلاعات رزمی میکرد، مردی بود به نام چينتو، يک دزد دريايی از تایوان ( به عقيده برخی، او اصلا يک دزد دريايی نبوده، بلکه يک بازرگان بوده و دزدی و غارت هم نمیکرده است). او به سمت ساحل اُکيناوا میآمد که در راه برای کشتی او اتفاقی افتاد وقتی او به اُکيناوا رسيد به خاطر گرسنگی شروع به تاراج و غارت کرد، پادشاه اين خبر را شنيد و بوشی را فرستاد تا جلوی او را بگيرد، وقتی بوشی او را پيدا کرد آنها با هم شروع به نزاع کردند اما بعد از مدتی آنها با هم دوست شدند بعضیها عقیده دارند به این دليل بود که چينتو در تغييردادن موقعیت بدن و پاها "تایساباکی" خيلی مهارت داشت درست مثل ماتسومورا. وقتی تمام تلاشها برای دستگير کردن دزد دريايی بینتيجه ماند، در کمال ناباوری، بوشی با او دوست شد و آنها با هم اطلاعات رزمی مبادله کردند و بر همين اساس ما کاتايی به نام چينتو داريم که بوشی از او آموخته است. بوشی ماتسومورا مدتی هم نزد يک استاد چينی به نام چانان (چيگ نان) که ديپلمات اعزامی از چين به شوری بود آموزش ديد. بوشی دو کاتا از آنچه آموزش ديده بود ابداع کرد که به " Chiag nan sho dai " معروف هستند. بعدها نام آندو به پینان(پينگ آن) شودان و نیدان تغییر یافت. در سيستم ماتسومورا، اين دو کاتا به عنوان اصل يا" کیهون کاتا" در نظر گرفته میشوند.
گفته میشود که يک استاد چينی به نام آسون يک کاتای چینی را به نام نایفانچين در منطقه ناها آموزش میداده است، برخی معتقدند که اين کاتا مدتی در سیستم ناهاته آموزش داده میشده، اما مدت زيادی در آن سیستم نماند). ماتسومورا مدتی هم نزد آسون آموزش ديد. بعدها ماتسومورا اين کاتا را ياد گرفت و آنرا به دو بخش تقسيم کرد: نایفانچين شودان و نیدان. اصل و ریشه نایفانچین ساندان مبهم و نامعلوم است. اين کاتا در اصل کاتای ماتسومورا نبوده اما ممکن است ریشهای هم در سيستم استاد آسون داشته باشد.